از عصر روز ورود به کراچی به همراه مدیر مدرسه و همچنین یک مشاور املاک به دیدن منازل مختلف رفتیم تا بتوانیم یک واحد مناسب را پیدا کرده و ساکن شویم.
تقریبا تمام منازل اجاره ای اینجا به همراه تمامی وسایل لازم برای زندگی می باشند. بعضی منازل بصورت ویلایی و بقیه آپارتمانی می باشند. منزل مسکونی بدون وسایل به سختی پیدا می شود.
روز اول تعدادی واحد مسکونی به ما نشان دادند که نپسندیدیم. اکثرا بسیار تاریک و دلگیر و خیلی کثیف به همراه اثاثیه کثیف بودند. تا چندین روز صبح می رفتیم سر کلاس درس و عصرها می رفتیم دنبال اجاره مسکن.
در کراچی نمی توان در هر منطقه ای منزل اجاره کرد، به دلیل اینکه در همه جای آن امنیت کافی وجود ندارد. بنابر این ما مجبور بودیم که فقط در منطقه خاصی دنبال منزل بگردیم و این باعث شده بود که پیدا کردن منزل مناسب بسیار سخت باشد. علاوه بر این باید منزل نزدیک مدرسه باشد به دلیل اینکه بسیاری از مواقع احزاب مختلف اعلام هارتال می نمایند (یعنی اگر کسی از منزل بیرون بیاید می کشند) و اگر منزل از مدرسه دور باشد یا درمنطقه نا امن باشد امکان رفتن به مدرسه وجود ندارد.
در کراچی مشکل آب و برق وجود دارد یعنی برق روزی چندین باز قطع می شود و گاهی تا چندین ساعت ادامه دارد، در نتیجه منزل مورد نظر باید یا دارای ژنراتور و یا یو پی اس باشد و همچنین فشار آب لوله کشی کم است و آب آن قابل شرب نیست و باید برای آشامیدن آب معدنی خریداری شود. بعضی آپارتمانها لوله کشی آب شهری ندارند و آب آنها توسط تانکر که به منبع آب آپارتمان تخلیه می شود، تامین میگردد. بنابراین آب هم گاهی قطع می شود.
زندگی در کلاس موکت شده به همراه خانواده بدون هیچ نوع امکاناتی خیلی سخت است. علاوه بر این مدیر مدرسه هم به ما می گفت زودتر یکی از همین واحدهایی که دیده اید را انتخاب کنید چون ما کلاس موکت شده را لازم داریم.
بلاخره مجبور شدیم که یک واحد آپارتمان را انتخاب کرده و اجاره نماییم. یک واحد از طبقه پنجم یه آپارتمان هفده طبقه دقیقا لب دریا (دریای عرب) به فاصله چهار کیلومتری مدرسه در همسایگی منزل برادر بی نظیر بوتو (بلاول) در منطقه کلیفتون کراچی.
آپارتمان ما چهار خوابه به همراه دو هال و یک آشپزخانه بود و کف تمام اتاقها موکت شده بود. البته اکثر منازل کراچی بدون موکت یا فرش هستند و حداکثر یک فرش کوچک وسط هال دارند که ما آنها را دوست نداشتیم.
موکت بسیار کثیف بود و با کفشی که از بیرون می آمدند روی آن راه می رفتند و یکی از شرطهای ما برای اجاره، شستن موکت بود که صاحبخانه آن را انجام داد. آپارتمان مورد نظر کلی مشکلات برقی و آبی و غیره داشت که بخشی از آنها را صاحبخانه بعد از مدتها برطرف کرد. ما فرصت نداشتیم منتظر بمانیم تا صاحبخانه مشکلات را برطرف کند و بعد واحد مربوطه را تحویل بگیریم و به ناچار به همان شکل تحویل گرفتیم.
متاسفانه پاکستانیها بسیار بد قول هستند و به هیچ نوع تعهدی پایبند نیستند حتی قرارداد رسمی، و اگه شکایت کنی هم حرفت به جایی نمی رسد. بعد از اینکه پول را گرفتند دیگر کاری برای شما انجام نخواهند داد و پس گرفتن پول از آنها به ندرت امکان پذیر است.
شش ماه در این آپارتمان زندگی کردیم ولی مشکلاتی در آن محل وجود داشت که زندگی را خیلی سخت کرده بود. آپارتمان ما کنار خیابانی بود که تعداد زیادی ماشینهای سنگین و مینی بوسهای مسافر کش عبور می کردند و با بوقهای وحشتناک شان آسایش را از ما گرفته بودند (اینجا ماشینها از هر نوع بوقی مجازند استفاده کنند و بوق بسیاری از ماشینها با بوق کشتی تفاوتی ندارد). در هیچ ساعتی از شبانه روز نمی توانستیم استراحت کنیم. صدها کامیون نفت کش کنار خیابان پارک کرده بودند تا نوبتشان بشود از کشی مواد نفتی بار بزنند و سر صدای آنها و رانندگان آنها هم مزید بر علت بود. علاوه بر همه اینها در شبانه روز حداقل سه بار و هر بار به مدت یک و نیم ساعت برق قطع می شد و بلافاصله ژنراتور ساختمان که برق آسانسورها را تامین می کرد روشن می شد و آنقدر صدای زیادی داشت که کف اتاق می لرزید. رطوبت هوا خیلی زیاد بود و تمام وسایل مان زنگ زده بود.
به دلیل نزدیکی به آب پشه خیلی فراوانی داشت و هیچ گاه نتوانستیم خواب آرام بدون پشه داشته باشیم. با اینکه تمام در و پنجره ها بسته بود ولی همیشه پشه داخل آپارتمان بود.
در طول این مدت در جستجوی منزل دیگری بودیم تا اینکه موفق شدیم و ایام عید نوروز اثاث کشی کردیم به منزل جدید.
منزل جدید خیلی بهتر بود. در پانصد متری مدرسه واقع شده بود و پیاده هم می شد به مدرسه رفت. چند تا از همکاران هم در آن آپارتمان ساکن بودند و ما می توانستیم از مصاحبت آنها استفاده کنیم، بخصوص خانمها می توانستند دائما یکدیگر را ببینند و حوصله شان سر نرود. آپارتمان جدید بدون وسایل بود و صاحبخانه تمام وسایل را برایمان نو خریداری نمود.
مبلغ اجاره این واحد آپارتمانی 70000 روپیه پاکستان است که در حال حاضر معادل حدود یک میلیون و چهار صد هزار تومان ایران است (درصورتی که هر روپیه ۲۰ تومان باشد) و از 30 درصد حقوق مان که مربوط به پرداخت اجاره بها می باشد آن را می پردازیم.
در اینجا اجاره چندین ماه را یکجا و در ابتدا می گیرند. مثلا من مجبور شدم هشت ماه اجاره بها و به اندازه دو ماه هم به عنوان رهن در ابتدای قرارداد پرداخت کنم. بعد هشت ماه هم مجددا سه ماه اجاره بها را باید پرداخت کنم. قرار داد مسکن در پاکستان یازده ماهه می باشد و پس از آن حداقل ده درصد به مبلغ اجاره بها اضافه می شود.
خاطرات جالبی بود ولی حیف که با فاصله بسیار می نویسید
فکر می کنم کما کان باید اونجا باشید از فضای اونجا بیشتر بنویسید بنظرم شبیه هند و بنگلادش است
ارزوی موفقیت برای شما دارم